1. a dedicated teacher
معلم جانفشان
2. he dedicated his book to his wife
او کتاب خود را به همسرش تقدیم کرد.
3. he dedicated his life to the service of god
او عمر خود را وقف خدمت خدا کرد.
4. he is dedicated to his profession
او نسبت به حرفه ی خود از خود گذشتگی دارد.
5. an institution that is dedicated to reforming criminals
موسسه ای که وقف اصلاح تبهکاران شده است
6. he is not a dedicated painter, just a dabbler
او یک نقاش جدی نیست و فقط از روی هوس کار می کند.
7. the building will be formally dedicated on sunday
ساختمان روز یکشنبه رسما گشایش خواهد یافت.
8. the saga of those who dedicated their lives to the development of sciences
حماسه ی آنان که جان خود را فدای پیشرفت علوم کردند
9. Back on the island, he dedicated himself to politics.
[ترجمه گوگل]در بازگشت به جزیره، خود را وقف سیاست کرد
[ترجمه ترگمان]در بازگشت به جزیره، او خود را وقف سیاست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بازگشت به جزیره، او خود را وقف سیاست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This book is dedicated to my parents.
[ترجمه Kkk] این کتاب درمورد فداکاری والدین من است|
[ترجمه گوگل]این کتاب تقدیم به پدر و مادرم[ترجمه ترگمان]این کتاب به پدر و مادرم اختصاص یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She is dedicated to her job.
[ترجمه mohammad] او به شغل خود متعهد است|
[ترجمه گوگل]او متعهد به کار خود است[ترجمه ترگمان]او به کارش اختصاص داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A few dedicated doctors have fought for years to enlighten the profession.
[ترجمه Ar24min] چند دکتر از خود گذشته سال ها تلاش کرده اند تا این حرفه را روشن کنند|
[ترجمه گوگل]چند پزشک متعهد سال ها برای روشنگری این حرفه مبارزه کرده اند[ترجمه ترگمان]چند پزشک اختصاصی سال ها تلاش کرده اند تا این حرفه را روشن کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He has dedicated his life to scientific research.
[ترجمه گوگل]او زندگی خود را وقف تحقیقات علمی کرده است
[ترجمه ترگمان]او زندگی خود را وقف تحقیقات علمی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او زندگی خود را وقف تحقیقات علمی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The soldier dedicated himself to the service of the people.
[ترجمه رها] سرباز خود را وقف مردم کرد برای خدمت به مردم|
[ترجمه جواد حاجیلو] سرباز خودرا وقف خدمت به مردم کرد.|
[ترجمه اژدر] آن سرباز خودرا متعهد خدمت به مردم کرد|
[ترجمه گوگل]سرباز خود را وقف خدمت به مردم کرد[ترجمه ترگمان]سرباز خود را وقف خدمت مردم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The workforce is small but highly dedicated.
[ترجمه گوگل]نیروی کار کوچک اما بسیار اختصاص داده شده است
[ترجمه ترگمان]نیروی کار کوچک اما بسیار متعهد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نیروی کار کوچک اما بسیار متعهد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید