begone

/bɪˈɡɔːn//bɪˈɡɒn/

معنی: دور شو، خارج شو
معانی دیگر: محاصره کردن، دوره کردن، دورتادور چیزی را بستن، کمربند بستن، با تسمه (و غیره) دورچیزی را بستن، (معمولا به صورت امر) برو!، بروید!، رفتن، بصورت امر خارج شو، عزیمت کن

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: go away (usu. used in imperative).

- Begone! I never wish to see you again.
[ترجمه گوگل] شروع شد! من هرگز آرزوی دیدن تو را ندارم
[ترجمه ترگمان] گمشو! من هیچ وقت نمی خواهم شما را دوباره ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Let's begone, how time flies!
[ترجمه مریم مزدایی] بیایید خارج شویم. چقدر زمان تند می گذرد.
|
[ترجمه گوگل]بیایید ادامه دهیم، زمان چقدر می گذرد!
[ترجمه ترگمان]از اینجا دور شو، چقدر وقت داریم از اینجا دور شویم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm not sad, yeah I Begone, I hope you happy.
[ترجمه گوگل]من غمگین نیستم، بله من شروع کردم، امیدوارم شما خوشحال باشید
[ترجمه ترگمان]من غمگین نیستم، بله، زود باش، امیدوارم خوشبخت باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In begone days, I love you and you are.
[ترجمه گوگل]در روزهای گذشته دوستت دارم و هستی
[ترجمه ترگمان]در این روزه ای دور از هم، من تو و تو را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tell him to begone right away.
[ترجمه گوگل]به او بگو فوراً برود
[ترجمه ترگمان]به او بگو از اینجا دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Begone, for God's sake, and hide your vixen face!
[ترجمه گوگل]به خاطر خدا برو و چهره ی بدجنس خود را پنهان کن!
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا دور شو و صورت vixen قایم کن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Presto ! begone !'tis here again - Swift.
[ترجمه گوگل]پرستو! رفت! دوباره اینجاست - سویفت
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! ! دور شو! \" دوباره اینجاست، \" سوئیفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So haggard and so woe - begone?
[ترجمه گوگل]خیلی مضطرب و بدبخت - گذشت؟
[ترجمه ترگمان]پس چه قدر غم و اندوه و غم و اندوه است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Typhon: Begone servant of Zeus!
[ترجمه گوگل]تایفون: خدمتکار زئوس از بین رفته است!
[ترجمه ترگمان]! \"خدمتکار\" زئوس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Begone! you naughty boy!
[ترجمه حسین کتابدار] ای پسره شیطان، گورت را گم کن
|
[ترجمه گوگل]شروع شد! تو پسر شیطون!
[ترجمه ترگمان]گمشو! تو پسر شیطان هستی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Tell her to begone.
[ترجمه حسین کتابدار] به او بگو گورش را گم کند
|
[ترجمه گوگل]بهش بگو ادامه بده
[ترجمه ترگمان]به او بگو از اینجا دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I bade him begone.
[ترجمه حسین کتابدار] به او گفتم گورش را گم کند.
|
[ترجمه گوگل]ازش خواستم بره
[ترجمه ترگمان]از او خواهش کردم از اینجا دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Would he have clapped his hand and scowled on me and bid me begone?
[ترجمه گوگل]آیا او دستش را می زد و روی من اخم می کرد و از من می خواست که بروم؟
[ترجمه ترگمان]ایا او دست او را به هم می زد و به من اخم می کرد و از من دور می شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It'stood crouched, with tail between its legs, like a miserable and woe - begone dog.
[ترجمه گوگل]خمیده ایستاده است، با دم بین پاهایش، مانند سگی بدبخت و بدبخت
[ترجمه ترگمان]در حالی که دمش را بین پاهایش قرار داده بود و دمش را بین پاهایش قرار داده بود، مثل یک سگ دور از دسترس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some of the servants who saw him laughed at his poverty, and bade him begone.
[ترجمه حسین کتابدار] بعضی از خدمتکاران با دیدن فقر و بدبختیش، به او خندیدند و گفتند گورش را گم کند.
|
[ترجمه گوگل]برخی از خدمتکارانی که او را دیدند به فقر او خندیدند و از او خواستند که برود
[ترجمه ترگمان]بعضی از نوکران که او را می دیدند به فقر خود می خندید و از او امر می کرد که از اینجا دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دور شو (صفت)
begone

خارج شو (فعل)
begone

انگلیسی به انگلیسی

• get out!, go away!
go away!, get out!

پیشنهاد کاربران

to go away. Hint: This word is used as a command
دور شو، گمشو
Begone, you rascal
ممنوع!
نبودن، حالا چه به معنی خونه نبودن و مسافرت بودن، یا به معنی زنده نبودن.
while i'm gone: وقتی من نیستم . . .
how long will you be gone: چند وقت نیستی ( مسافرتی ) ؟
گمشو
رسا بودن، رسا صحبت کردن
برو گمشو یا برو بیرون

بپرس