• : تعریف: a store, or part of a store, in which baked goods, such as bread, cake, and pastry are made or sold.
- We stopped at the bakery to buy some muffins and doughnuts.
[ترجمه محمد مهدی صحبتی] ما در نانوایی توقف کردیم تا کمی کلوچه و دونات بخریم
|
[ترجمه Milad] ما در نانوایی توقف کردیم تا مقداری کلوچه و دونات بخریم
|
[ترجمه Rojan Djashan] ما در نانوایی متوقف شدیم تا مافین و دونات بگیریم
|
[ترجمه Anisa] ما در شیرینی پزی ایستادیم تا مقداری دونات بخریم
|
[ترجمه اول] در نانوایی توقف کردیم تا کیک و دونات بخریم.
|
[ترجمه روشنک نیکویان] نونوایی وایسادیم کمی کلوچه و دونات بگیریم.
|
[ترجمه گوگل] در نانوایی توقف کردیم تا مافین و دونات بخریم [ترجمه ترگمان] ما در نانوایی توقف کردیم تا شیرینی و دونات بخریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. the family lodged over a bakery
آن خانواده بالای دکان نانوایی مسکن گزید.
2. the line of people in front of the bakery shop
صف مردم جلوی دکان نانوایی
3. The bakery business has changed beyond all recognition in the last 10 years.
[ترجمه 🙂] کار نانوایی پس از ۱۰ سال تغییرات زیادی کرده است.
|
[ترجمه مامااااااااااااااااان] بیزینس ( کسب و کار ) نانوایی در ۱۰ سال گذشته تغییرات زیادی در شناخته شدن کرده است
|
[ترجمه گوگل]کسب و کار نانوایی در 10 سال گذشته فراتر از هر شناختی تغییر کرده است [ترجمه ترگمان]کسب وکار نانوایی در ۱۰ سال گذشته فراتر از همه شناخته شدن تغییر کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The baker bakes his bread in the bakery.
[ترجمه agkh] نانوا نان خود را در نانوایی می پزد.
|
[ترجمه 🤗MaryaM🤗] نانوا در نانوایی نان خود را میپزد.
|
[ترجمه Mhrshd. T] نانوا ( شیرینی فروش ) نان خود را در نانوایی می پزد.
|
[ترجمه Mr.M] نانوا نان هایش را در نانوایی می پزد
|
[ترجمه hasti dokht] نانوا ( شیرینی پز ) نان خود را در نانوایی ( شیرینی فروشی ) یا ( قنادی ) می پزد
|
[ترجمه حمید شیرازی] نانوا/قناد نان هایش را در نانوایی می پزد.
[ترجمه O my god] نانوا نانش را در نانوایی می پزد. �\_ ( ツ ) _/�
|
[ترجمه 🌌🌠] 个●نانوا نان را در نانوایی خود میپزد●个
|
[ترجمه گوگل]نانوا نان خود را در نانوایی می پزد [ترجمه ترگمان]بیکر نانی را که در نانوایی می پخت نان می پخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An enticing smell came from the bakery.
[ترجمه روشنک نیکویان] یه بوی خیلی خوب از نونوایی میومد.
|
[ترجمه گوگل]بوی فریبنده ای از نانوایی می آمد [ترجمه ترگمان]بوی enticing از نانوایی می آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Belloni started her bakery business by peddling her homemade bread to local stores.
[ترجمه گوگل]بلونی کار نانوایی خود را با فروش نان خانگی خود به فروشگاه های محلی آغاز کرد [ترجمه ترگمان]Belloni کار bakery را با فروش نان خانگی خود به فروشگاه های محلی آغاز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The bakery has a coffee bar, and cappuccino is sixty cents!
[ترجمه گوگل]نانوایی یک کافه دارد و کاپوچینو شصت سنت است! [ترجمه ترگمان]نانوایی یک قهوه قهوه دارد و کاپوچینو هم شصت سنت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The people working in the bakery escaped alive only because its wall collapsed outward into the alleyway.
[ترجمه گوگل]افرادی که در نانوایی کار می کردند تنها به این دلیل زنده ماندند که دیوار آن به سمت بیرون در کوچه فرو ریخت [ترجمه ترگمان]مردمی که در نانوایی کار می کردند، تنها به این دلیل زنده مانده بودند که دیوار آن به داخل کوچه فرو ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His family own a bakery and have two shops on the south coast.
[ترجمه گوگل]خانواده او یک نانوایی دارند و دو مغازه در ساحل جنوبی دارند [ترجمه ترگمان]خانواده او یک نانوایی است و دو مغازه در ساحل جنوبی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The smell of fresh bread from a bakery made him hungry but he did not stop.
[ترجمه گوگل]بوی نان تازه نانوایی او را گرسنه کرد اما دست از کار بر نداشت [ترجمه ترگمان]بوی نان تازه از نانوایی او را گرسنه می کرد، اما توقف نکرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The nearest rear entrance belonged to a home bakery.
[ترجمه گوگل]نزدیکترین ورودی عقب متعلق به یک نانوایی خانگی بود [ترجمه ترگمان]نزدیک ترین ورودی پشتی خانه یک نانوایی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You couldn't buy all this working at Lyons bakery or the Black Cat factory.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید همه اینها را در نانوایی لیون یا کارخانه بلک گربه بخرید [ترجمه ترگمان]شما نمی توانید همه این کارها را در نانوایی لیون یا کارخانه کت سیاه بخرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. At our bakery, when we set up the loaves for baking the next day a similar dilemma confronts us.
[ترجمه گوگل]در نانوایی ما، وقتی نان ها را برای پخت روز بعد آماده می کنیم، معضل مشابهی با ما روبرو می شود [ترجمه ترگمان]در نانوایی ما، هنگامی که قرص های نان را برای پخت روز بعد برپا کردیم، معضل مشابهی با ما روبرو می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The bakery closed, the steel works went on short time.
[ترجمه گوگل]نانوایی تعطیل شد، کار فولاد به مدت کوتاهی ادامه یافت [ترجمه ترگمان]نانوایی به پایان رسید، آثار استیل در زمان کوتاهی به کار خود ادامه دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The persons in the bakery assumed that they were the milkmen making the morning delivery and paid no attention.
[ترجمه گوگل]افراد حاضر در نانوایی تصور می کردند که شیرفروشان هستند که صبحگاهی را تحویل می دهند و توجهی نکردند [ترجمه ترگمان]افراد نانوایی به این نتیجه رسیدند که آن ها the هستند که تحویل صبح را می دهند و توجهی نمی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
نانوایی (اسم)
bakery, bakeshop
دکان نانوایی یا شیرینی پزی (اسم)
bakery
انگلیسی به انگلیسی
• company which bakes food for selling a bakery is a building where bread and cakes are baked or sold.
پیشنهاد کاربران
نانوایی ، جایی که در ان شیرینی یا آن می پزند
bakery ( n ) ( beɪkəri ) ( pl. bakeries ) =a place where bread and cakes are made and or sold
نانوایی یا جایی که نان یا شیرینی می پزند
دیدم که بعضی ها نوشتن ترجمه این کلمه میشه نانوایی و بعضی ها میگن شیرینی پزی هم میشه. لازم به ذکره که این کلمه هم نانوایی و هم شیرینی پزی دانسته میشه. مخالفت بعضی از دوستان در ترجمه به خاطر تفاوت های فرهنگی ما با کشورهای دیگه هست. تو کشور ما نانوایی های سنتی به طور تخصصی نان تولید میکنند. اما در کشورهای دیگه نان و شیرینی هر دو در چنین مغازه هایی تولید و به فروش میرسند. ... [مشاهده متن کامل]
Bakery= نانوایی و شیرینی فروشی🍰🍫🥨🥞🥖🍞🥐🥯 نانوایی _ شیرینی فروشی 🥞🥨🥞🥨🥞🥨🥞🥨🥞 Sample sentences ( جمله های نمونه ) :❤️👇👇 The baker👩🏼🍳bakes a lot of cakes 🥞and 🥨🥖Bread in the bakery ... [مشاهده متن کامل]
نانوا یا شیرینی پز 👩🏼🍳می پزد ( درست می کند ) بسیار زیادی کیک و نان 🥨🥖🥞🍫 برای پختن کیک و نان از فعل bake استفاده می شود🥞🥨🍞 😇❤️
slang: bakery جایی که مواد مخدر مثل ماری جوانا مصرف میکنن getting baked به معنی نئشه شدن
bakery ( علوم و فنّاوری غذا ) واژه مصوب: نانوایی تعریف: محلی که در آن محصولات نانوایی را در فر یا تنور با استفاده از حرارت خشک می پزند
قنادی، شیرینی پزی، نانوایی، جایی که نان شیرینی و دسر های مختلف فروخته می شود
noun [count] : a place where bread, cakes, cookies, and other baked foods are made or sold They work at/in a bakery جایی که در آن نان و کلوچه و بیسکویت تولید میشه و به فروش میرسه که تو فارسی بهش میگیم نانوایی
مغازه ای که نان و شیرینی در آن پخته می شود A shop where bread and sweets are baked
بازم چی بگم همون نانوایی دیگه. البته برای کلمه نانوایی بیشتر به کار میره. حالا بعضی از نانوایی هایی که شیرینی هم می پزن. همون نام bakery رو در زبان انگلیسی به خودشون گرفتن. راستی جمله هام چه باحال شد به ترتیب از بالا کوچیک به بزرگ😅
از اونجایی که bakery جاییه که علاوه بر شیرینی و انواع نان ها، قهوه و این جور چیزها هم سرو می شه شاید بهترین معادل واسش این باشه: "کافه نان"
میشه نانوایی دیگه برادران
A shop where bread, cakes, etc are cooked and sold🙌
معنی: نانوایی، دکان نانوایی یا شیرینی پزی معانی دیگر: خبازی، محل پخت و فروش نان و شیرینی و کیک ( bakeshop و bakehouse هم می گویند
نانوایی ، شیرینی پزی
ضایعات نانوایی ( علوم دامی )
محل پختن نان وکیک و. . . . . . . . . . در زبان فارسی به معنی فروشگاه نان فانتزی
Ashop where bread, cakes, etc are cooked and soldدر کتاب کانون زبان ایران
این کلمه علاوه بر نانوایی به معنی شیرینی پزی با قنادی نیز هست
این کلمه به معنی نانوایی میباشد نه به معنی شیرینی پزی یا قنادی. . . .
A shop where bread, cakes, etc are cooked and sold