اسم ( noun )مشتقات: atheistic (adj.), atheistically (adv.)
• : تعریف: one who believes that there is no god or gods.
- He'd grown up believing in God, but the war had made him an atheist.
[ترجمه بهروز مددی] او با عشق به ( باور به ) خداوند رشد یافته بود، اما جنگ تمام باورهای او را از میان برده بود.
|
[ترجمه رضا صالحی (گیلانغرب)] او با باور به خدا بزرگ شد ( رشد مرد ) ، اما جنگ از او یک آدم بی دین ساخت .
|
[ترجمه شان] او با اعتقاد به خداوند پرورش یافته بود اما جنگ از او یک خدا ناباور ساخت .
|
[ترجمه گوگل] او با اعتقاد به خدا بزرگ شده بود، اما جنگ او را ملحد کرده بود [ترجمه ترگمان] او به خدا ایمان داشت، اما جنگ او را کافر کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. As an atheist, he believes that religion is just an emotional crutch for the insecure.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک آتئیست معتقد است که دین فقط یک عصا عاطفی برای افراد ناامن است [ترجمه ترگمان]او به عنوان یک ملحد معتقد است که مذهب تنها یک عصای عاطفی برای ناامن بودن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She was an atheist but now she says she's seen the light.
[ترجمه گوگل]او یک آتئیست بود اما اکنون می گوید که نور را دیده است [ترجمه ترگمان]او یک کافر بود، اما حالا می گوید که نور را دیده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He openly declared himself as an atheist.
[ترجمه گوگل]او آشکارا خود را ملحد اعلام کرد [ترجمه ترگمان]او علنا خود را ملحد معرفی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is admittedly an atheist.
[ترجمه گوگل]مسلماً او یک آتئیست است [ترجمه ترگمان]مسلما ملحد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The atheist suppressed his sneeze, for fear of being blessed by the priest.
[ترجمه گوگل]آتئیست از ترس برکت گرفتن توسط کشیش، عطسه خود را فرو نشاند [ترجمه ترگمان]کافر، sneeze را سرکوب کرد، زیرا بیم آن داشت که کشیش او را تبرک کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To you, I'm an atheist. To God, I'm the loyal opposition. Woody Allen
[ترجمه گوگل]برای شما، من یک آتئیست هستم به خدا من مخالف وفادار هستم وودی آلن [ترجمه ترگمان]برای تو من یک کافر هستم به خدا، من مخالف وفادار هستم وودی آلن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He's a declared atheist.
[ترجمه گوگل]او یک آتئیست اعلام شده است [ترجمه ترگمان]او یک کافر اعلام شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Some atheist groups also oppose the measure.
[ترجمه رضا صالحی(گیلانغرب)] بعضی از گروه های بی دین و مرتد نیز مخالف این اقدام هستند.
|
[ترجمه گوگل]برخی از گروه های بی خدا نیز با این اقدام مخالف هستند [ترجمه ترگمان]برخی گروه های ملحد نیز با این اقدام مخالف هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That an atheist regime was likely to take scant notice of advice based on religious preference is self-evident.
[ترجمه گوگل]این که یک رژیم ملحد احتمالاً به توصیههای مبتنی بر ترجیح مذهبی توجه چندانی نمیکند، بدیهی است [ترجمه ترگمان]این رژیم ملحد محتمل است که توجه اندکی به مشاوره مبتنی بر ارجحیت مذهبی داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Religion: Officially atheist; most important elements of religion are Confucianism, Taoism, and Buddhism.
[ترجمه گوگل]مذهب: رسما بی خدا مهمترین عناصر دین کنفوسیوس، تائوئیسم و بودیسم است [ترجمه ترگمان]مذهب: به طور رسمی ملحد است؛ مهم ترین عناصر مذهب Confucianism، Taoism و Buddhism است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Another important atheist to appear on the scene was the writer and publisher Richard Carlile.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از ملحدان مهم که در صحنه ظاهر شد، نویسنده و ناشر ریچارد کارلیل بود [ترجمه ترگمان]یک ملحد مهم دیگر برای ظاهر شدن در صحنه نویسنده و ناشر ریچارد Carlile بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Both the atheist and the religionist seem to be right.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد حق با ملحد و دین گرا باشد [ترجمه ترگمان]هم the و هم the درست می گویند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Even though I'm an atheist, I still wear my yarmulke as it keeps my brain warm.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه من یک آتئیست هستم، هنوز یارمولکم را می پوشم زیرا مغزم را گرم نگه می دارد [ترجمه ترگمان]با وجود اینکه من یک مرتد هستم، همچنان که ذهنم را گرم نگه می دارد، هنوز yarmulke را می پوشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Christopher Hitchens, a polemical atheist, called her "Hell's Angel".
[ترجمه گوگل]کریستوفر هیچنز، یک آتئیست جدلی، او را "فرشته جهنم" نامید [ترجمه ترگمان]\"کریستوفر Hitchens\"، یک ملحد polemical، او را \"فرشته جهنم\" نامید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. You can still believe in ghosts and be an atheist.
[ترجمه گوگل]شما هنوز هم می توانید به ارواح اعتقاد داشته باشید و یک آتئیست باشید [ترجمه ترگمان]تو هنوز میتونی به ارواح اعتقاد داشته باشی و یه کافر باشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
someone who does not believe in any god or gods, or who believes that no god or gods exist خداناباور As an atheist, I do not accept this religious argument His father was an atheist
آتئیست کسی که دلایل و براهین مطرح شده توسط خداباوران برای اثبات یا موجه کردن خدا را به اندازه کافی قانع کننده نمیداند.
Someone who doesn't believe in God
ناخداباور. . که دو دسته هستن. . ناخداباور سلبی یا Negative Atheist و ناخداباور ایجابی Positive Atheist
خدا ناباور # He openly declared himself as an atheist # He was an agnostic rather than an atheist # She'd grown up believing in God, but the war had made her an atheist