[ترجمه محمد امین عظیم زادگان] او ( طوری ) به نظر میرسید که گویی با یک کامیون برخورد کرده است.
|
[ترجمه گوگل] طوری به نظر می رسید که انگار کامیون به او برخورد کرده است [ترجمه ترگمان] طوری به نظر می رسید که انگار با یک کامیون تصادف کرده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. He grinned at me, as if sharing a secret joke.
[ترجمه مرتضی پزشکی] او به من لبخند زد، انگار که یک شوخی محرمانه را در میان گذاشته باشد
|
[ترجمه گوگل]او به من پوزخند زد، انگار که یک شوخی پنهانی را به اشتراک می گذارد [ترجمه ترگمان]او به من نیشخند زد، انگار که یک شوخی محرمانه را در میان گذاشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Joe remained as immobile as if he had been carved out of rock.
[ترجمه گوگل]جو چنان بی حرکت ماند که انگار از سنگ کنده شده بود [ترجمه ترگمان]جو همان طور بی حرکت مانده بود که انگار از سنگ تراشیده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. to move as if accompanied by a singsong.
[ترجمه گوگل]حرکت کردن به گونه ای که گویی با یک آواز همراه است [ترجمه ترگمان]طوری حرکت کند که انگار با یک singsong همراه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Alison hesitated moment, as if she were waiting for him.
[ترجمه گوگل]آلیسون لحظه ای تردید کرد، انگار منتظر او بود [ترجمه ترگمان]آلیسون لحظه ای مردد ماند، گویی منتظر او بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The house seemed muted, hushed as if it had been deserted.
[ترجمه کوروش شفیعی] خانه طوری ساکت و خاموش به نظر می رسید که انگار رهایش کرده بودند.
|
[ترجمه گوگل]خانه خاموش به نظر میرسید، انگار که متروک بوده است [ترجمه ترگمان]خانه ساکت و ساکت به نظر می رسید، انگار خالی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It looks as if it's going to rain.
[ترجمه زهرا منتهایی] هوا جوری بنظر میرسد انگار که می خواهد باران ببارد .
|
[ترجمه گوگل]انگار قراره بارون بباره [ترجمه ترگمان]انگار باران می بارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is as if I had done something wrong.
[ترجمه گوگل]انگار کار اشتباهی کرده بودم [ترجمه ترگمان]مثل این است که من کار اشتباهی کرده ام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Since his cancer was diagnosed, he feels as if he's living on borrowed time.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که سرطان او تشخیص داده شد، او احساس می کند که با زمان قرضی زندگی می کند [ترجمه ترگمان]از زمان تشخیص سرطان او، احساس می کند که در زمان قرضی زندگی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She was deathly pale, and looked as if she might faint.
[ترجمه گوگل]او تا حد مرگ رنگ پریده بود و به نظر می رسید که ممکن است غش کند [ترجمه ترگمان]فانی به طرز مرگباری رنگ پریده بود و به نظر می رسید که دارد غش می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I vaguely remember, you thin lips stuck on my forehead carefully,as if the whole world becomes quiet.
[ترجمه گوگل]به طور مبهم یادم می آید، تو لب های نازکی که با احتیاط روی پیشانی ام چسبیده ای، انگار همه دنیا ساکت می شود [ترجمه ترگمان]به طور مبهم به یاد دارم که تو لب های نازکش را با دقت روی پیشانی من چسبانده بود، انگار تمام دنیا ساکت شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He swayed slightly, as if about to fall.
[ترجمه گوگل]کمی تکان می خورد، انگار می خواست بیفتد [ترجمه ترگمان]کمی تلوتلو خورد، انگار می خواست به زمین بیفتد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She lapsed into inertia and lay there as if asleep.
[ترجمه گوگل]او در اینرسی فرو رفت و چنان دراز کشید که انگار خواب است [ترجمه ترگمان]او به فکر فرو رفت و مانند خواب به خواب فرو رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Why is he being so polite, as if I need tactful handling?
[ترجمه گوگل]چرا او اینقدر مودب است که گویی من نیاز به برخورد با درایت دارم؟ [ترجمه ترگمان]چرا اون اینقدر مودبانه رفتار میکنه انگار که من باید مراقب باشم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was speeding down the motorway as if pursued by a demon.
[ترجمه گوگل]او با سرعت در بزرگراه رد می شد که انگار توسط یک شیطان تعقیب شده بود [ترجمه ترگمان]طوری رانندگی می کرد که انگار توسط یک شیطان تعقیب می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It was as if those grey eyes could see into the very depths of her soul .
[ترجمه گوگل]گویی آن چشمان خاکستری می توانستند تا اعماق روح او را ببینند [ترجمه ترگمان]گویی آن چشمان خاکستری رنگ می توانست اعماق روحش را ببیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
همچنانکه (حرف ربط)
as, as if
که (حرف ربط)
as if, that, than
مثل اینکه (حرف ربط)
as if, as though
انگلیسی به انگلیسی
• as though
پیشنهاد کاربران
عمرا
جون خودت
فرض کن، تو بگو، خیال کن، پنداری. مثال: The count was half the size of his wife, a wizened, embroidered - waistcoated manikin, animated by the energy that had seized him on seeing Esther, as if a ferret had sat up at the sight of a rabbit. ... [مشاهده متن کامل]
ترجمه پیشنهادی: کُنت نصفِ زنش بود؛ آدمکی ورچلوزیده در جلیقه گلدوزی شده که از دیدن استر جانی تازه گرفته بود. پنداری موش خرمایی از دیدن خرگوشی سیخ شده بود.
نکته اول � اگر جمله بعد از as if گذشته باشد یعنی که فقط حدسی و فرضی است و واقعیت ندارد 👇 He looks as if he hasn't sleep for a week Live as if you would die today and learn as if you would never die ... [مشاهده متن کامل]
نکته دوم � اگر جمله بعدش در زمان حال باشد یعنی به احتمال قوی واقعیت دارد👇 He smiles as if he knows where the keys are
انگار که
جز قیدی: که گویی
تصور کن ( انگار ) استفاده از تخیل برای بررسی نتایج افکار و اعمال �انگار� که آنها واقعا اتفاق افتاده اند، در صورتی که اتفاق نیافتاد ه اند. یک نوع برنامه ریزی با سناریو. ( NLP )
آره جون عمت!
✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : as if ✅ تلفظ واژه: az if ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: گویا، مثل اینکه ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : quasi -
مترادف آن as though
طوری که انگار مثل اینکه همچنان که به این صورت که
همانطور که
باشِدددددد ( تو خُبی! )
As if = اگر آخر جمله استفاده شود معنی عامیانه پیدا می کنه یعنی آره جون خودت تو راست می گی مثال: I’m sure lakers will win tonight Hah! As if! من مطمئنم که تیم لیکیرز امشب می بره هه، آره جون خودت
تو که راست میگی
به همین خیال باش
اره جون خودت
گویی ، گویی که ، تو گویی ، تو گویی که
اگر در وسط جمله به کار بره به معنی "انگار، انگار که" هست. اما اگر در آخر جمله باشه همچین معنی ای داره : به همین خیال باش کور خوندی Denzel thinks I’ll step aside for him! As if دنزل فکر میکنه من بخاطر اون کنار میکشم کور خونده
انگار که As if they had never visited that address
نوعی طعنه و طنز که در پایان، جمله بیان شده توسط خود را نقض یا نفی میکند! در فارسی چیزی مانند " نه که" "آخه" یا "انگار" یا "گویی". . حقوقها افزایش پیدا کرده، انگار!!. . He wants to get another car, as if ... [مشاهده متن کامل]
we dont have enough car in the driveway already!! این یارو داره یه ماشین دیگه میخره، نه که ( as if ) همین الان ( already ) تو پارکینگ ماشین کم داریم!!
چنانکه گویی
به این شکل که
people expect you to behave as if you DON'T. Joker'2019
( informal ) used to say that you doubt something very much
به مانند ( اینکه ) ، به مثابه ( اینکه ) ، انگار که، گویی ( که ) ، جوری که انگار، جوری بنظر اومدن/نیومدن چیزی یا موضوعی، اینطور که بوش میاد
She sauntered down the road as if she had all the time in the world
همچنان که، مثل این که، انگار که
به نظر میرسد
انگار که، مثل اینکه As if growing up is finite. As if at some point you become something and that's the end انگار که بزرگ شدن و رشدکردن محدود است. مثل اینکه شما در مقطعی تبدیل به چیزی شوید و آن پایان باشد.
انگار you speak as if it's all over, Sir قربان یه جوری حرف میزنی انگار همه چی تمومه.
انگار که he acted as if he had never seen me او طوری رفتار کرد انگار که من رو هرگز ندیده بود .