معنی: گرفتاری، خرخشهمعانی دیگر: هیاهو، قیل و قال، بیا و برو، هیجان، شر و شور، جنجال، atdo : مصدرحال فعل do to مثل ado have to بمعنی کارداشتن پرمشغله بودن
[ترجمه گوگل]بدون بحث بیشتر/خیلی/بیشتر به راه افتادیم [ترجمه ترگمان]بدون معطلی بیش از حد، راه افتادیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. So without further ado, I'll now ask Mr Davis to open the debate.
[ترجمه مریم سالک زمانی] بدون فوت وقت از آقای دیویس خواهش می کنم بحث را شروع کنند.
|
[ترجمه گوگل]بنابراین بدون هیچ مقدمه ای، اکنون از آقای دیویس می خواهم که بحث را باز کند [ترجمه ترگمان]بنابراین بدون معطلی، از آقای دیویس می خواهم بحث را باز کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]پس اجازه دهید بدون صحبت بیشتر مهمان های امشب را معرفی کنم [ترجمه ترگمان]پس، بدون هیچ توضیحی اجازه بده مهمون های امشب رو بهت معرفی کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. make much ado about sth.
[ترجمه گوگل]در مورد sth صحبت های زیادی کنید [ترجمه ترگمان]در مورد چیزی درست حرف بزنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Then, without more ado, he loaded the horses into the trailer.
[ترجمه گوگل]سپس بدون معطلی اسب ها را در تریلر سوار کرد [ترجمه ترگمان]سپس، بی آن که حرفی بزند، اسب ها را به کابین پر کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Then, without more ado, he turned on his heel and left, slamming the door behind him.
[ترجمه گوگل]بعد بدون حرف بیشتر روی پاشنه اش چرخید و رفت و در را پشت سرش کوبید [ترجمه ترگمان]سپس بی آنکه حرفی بزند روی پاشنه پا چرخید و در را پشت سرش بست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Thereafter there was much ado about nothing until Liverpool strolled forward to double their advantage on 27 minutes.
[ترجمه گوگل]پس از آن سر و صدای زیادی در مورد هیچ چیز وجود داشت تا اینکه لیورپول به جلو رفت تا برتری خود را در دقیقه 27 دو برابر کند [ترجمه ترگمان]از آن پس تا زمانی که لیورپول به سمت جلو گام برداشت تا امتیاز آن ها را در عرض ۲۷ دقیقه دو برابر کند، در مورد هیچ چیز زیادی وجود نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In Much Ado the shift to verse expresses the bitterness and sense of betrayal felt by Claudio at Hero's supposed infidelity.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از غوغا، تغییر به آیه بیانگر تلخی و احساس خیانت است که کلودیو در خیانت فرضی هیرو احساس کرد [ترجمه ترگمان]در بسیاری از هیاهوی، تغییر به شعر بیانگر تلخی و حس خیانت است که کلادیو در بی وفایی خود نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He entered her without further ado.
[ترجمه گوگل]بدون هیچ حرفی وارد او شد [ترجمه ترگمان]بی آنکه حرفی بزند وارد اتاق شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Bloomsbury makes much ado about its author, David Mason.
[ترجمه گوگل]بلومزبری درباره نویسنده خود، دیوید میسون، غوغا می کند [ترجمه ترگمان]بلومزبری همچنین شایعات زیادی در مورد مولف خود، دیوید میسون، ارائه می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• microsoft interface that provides a fast and universal method for accessing different types of databases (computers) commotion, flurry, activity; excitement something that is done without further ado is done immediately.
پیشنهاد کاربران
دردسر جنجال آشوب
توجه صرف وقت مثال: Nuclear weapons are dismantled at the U. S. Department of Energy’s ( DOE ) Pantex facility near Amarillo, Texas, where “much ado” is paid to CRITICAL STEPS.
هیاهو، هنگامه، غوغا ( کهنه ) make much ado ( about something ) هیاهو به راه انداختن درباره چیزی without further/more ado بدونِ معطلی، بدونِ فوتِ وقت
هیاهو، قیل و قال، جار و جنجال
without further/more ado = بدون معطلی، بدون فوت وقت make much ado about sth= هیاهو به راه انداختن دربارۀ چیزی
without any further ado بدون هیچ معطلی
Much Ado About Nothing هیاهوی بسیار برای هیچ - نمایشنامه ی کمدی اثر ویلیام شکسپیر