a bad lot


آدم بیشرف، یا شریر

جمله های نمونه

1. He's not a bad lot - just a bit wild.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] آدم بدی نیست، فقط کمی وحشی ست.
|
[ترجمه گوگل]او خیلی بد نیست - فقط کمی وحشی است
[ترجمه ترگمان]اون فقط یه ذره وحشی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was a bad lot and it was just one of those things.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] آدم خبیثی بود و این فقط یکی ش بود.
|
[ترجمه گوگل]او خیلی بد بود و این فقط یکی از آن چیزها بود
[ترجمه ترگمان]او خیلی بد بود و فقط یکی از آن چیزها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. always a bad lot.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] همواره شرور
|
[ترجمه گوگل]همیشه خیلی بد
[ترجمه ترگمان]همیشه چیزای بدی وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The city's school system, among the worst of a bad lot through the state, is full of squabbling.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] نظم تحصیلی این شهر، در سرتاسر ایالت بدترین در میان بدها، مملو از دعوا و جروبحث است.
|
[ترجمه گوگل]سیستم مدارس شهر، در میان بدترین سیستم‌های آموزشی در ایالت، پر از نزاع است
[ترجمه ترگمان]سیستم مدرسه شهر، در میان بدترین شرایط بد، پر از جر و بحث است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's got a bad lot, to be struck by such calamities.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] او آدم خبیثی است که دچار چنین مصیبت های می شود.
|
[ترجمه گوگل]او چیزهای بدی دارد که چنین بلاهایی به او وارد می شود
[ترجمه ترگمان]خیلی بد است که با چنین مصیبتی دچار حمله شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was not such a bad lot as to round on his comrades - in - arms .
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] او آن قدر شرور نبود که به هم خدمتی هایش بپرد.
|
[ترجمه گوگل]او آنقدر بد نبود که به رفقای رزمنده اش بچرخد
[ترجمه ترگمان]او در آغوش رفقایش نسبت به او چندان بد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He seems the best out of a bad lot!
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] ظاهراً او در میان بدها بهترین است.
|
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او بهترین از یک چیز بد است!
[ترجمه ترگمان]به نظر بهتر از یه آدم بد میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is a bad lot in business.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] او در کسب وکار آدم خبیثی است.
|
[ترجمه گوگل]او در تجارت بسیار بد است
[ترجمه ترگمان]او در تجارت بسیار بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They're a bad lot.
[ترجمه مریم سالک زمانی] آنها بسیار افراد نابابی هستند
|
[ترجمه گوگل]اونا خیلی بد هستن
[ترجمه ترگمان]اونا خیلی بدی هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Always a bad lot.
[ترجمه گوگل]همیشه خیلی بد
[ترجمه ترگمان]همیشه خیلی بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If so, San Diego was among the worst of a bad lot.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] در این صورت سن دیه گو در میان بدها بدترین است.
|
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، سن دیگو در میان بدترین گروه های بد قرار داشت
[ترجمه ترگمان]اگر چنین باشد، سن دیگو در زمره بدترین آدم های بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'd advise you not to associate with him, he's a bad lot.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] توصیه می کنم زیاد با او معاشرت نکنید. آدم شروری است.
|
[ترجمه گوگل]من به شما توصیه می کنم با او معاشرت نکنید، او خیلی بد است
[ترجمه ترگمان]من به تو توصیه می کنم که با اون هم کار نکنی، اون خیلی بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• group of misfits; bad or wicked person (slang)

پیشنهاد کاربران

بپرس