دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف ن - صفحه 181
نوکاشت
نوکال
نوکان
نوکاکل
نوکدخدا
نوکر
نوکر بابی
نوکران
نوکرباب
نوکرم
نوکری
نوکلئو پلاسم
نوکلئول
نوکند
نوکندن
نوکندنی
نوکنده
نوکنی
نوکواره
نوکی
نوکیان
نوکیسگی
نوکیسه
نوی
نوی دادن
نوی دیدن
نویات
نویان
نویب
نویج
نویچ
نوید
نوید رسان
نوید گر
نوید گری
نویدن
نویده
نویدی
نویره
نویری
نویز
نویزک
نویس
نویسا
نویسائی
نویسان
نویساندن
نویسانیدن
نویسایی
نویستن
177
178
179
180
181
182
183
184
185
186