دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف م - صفحه 55
متحتم
متحتمات
متحتک
متحجر
متحجی
متحد
متحدب
متحدبه
متحدث
متحدر
متحدس
متحدی
متحدیت
متحدین
متحذق
متحذلق
متحرب
متحرج
متحرد
متحرز
متحرس
متحرف
متحرفه
متحرق
متحرم
متحرک
متحرکه
متحری
متحزز
متحزق
متحزم
متحزن
متحسب
متحسر
متحسس
متحسف
متحشد
متحشف
متحشم
متحصرم
متحصل
متحصن
متحصنه
متحطم
متحظی
متحف
متحفظ
متحفل
متحفی
متحقق
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60