لغت نامه دهخدا با حرف خ - صفحه 186

دیکشنری مترجم بپرس

فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف خ - صفحه 186

خوشبوی خوشبوی ساختن خوشبوی شدن خوشبوی فروش خوشبوی گردانیدن خوشبوی ناک خوشبوی کردن خوشبویی خوشپوزی خوشت خوشتامن خوشتر خوشترین خوشجانی خوشچه خوشحال خوشحال شدن خوشحالتی خوشحالی خوشخاک خوشخو خوشخوئی خوشخواب خوشخوارگی خوشخواره خوشخواری خوشخوان خوشخوانی خوشخوانی کردن خوشخور خوشخوی خوشخویی خوشداشت خوشدره خوشدست خوشدستان خوشدل خوشدلی خوشدلی کردن خوشدم خوشدوز خوشرفتاری خوشرفتاری کردن خوشرنگی خوشرو خوشرویی خوشگام خوشگاه خوشگل خوشگل کردن

182 183 184 185 186 187 188 189 190 191

دیکشنری آبادیس

آبادیس از سال 1385 فعالیت خود را در زمینه فن آوری اطلاعات آغاز کرد. نخستین پروژه آبادیس، سایت دیکشنری آبادیس بود. دیکشنری آنلاین آبادیس از ابتدا تاکنون تغییرات بسیاری کرده و ویژگی های مختلفی به آن اضافه شده است. آبادیس افزونه ای کاربردی برای مرورگرهای فایرفاکس و کروم و اپلیکیشن موبایل طراحی کرده است که میتوانید از لینک های بالا دانلود کنید. دیکشنری آبادیس شامل بخش هایی نظیر دیکشنری به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، فارسی، عربی و همچنین بیست دیکشنری تخصصی با تلفظ انگلیسی و آمریکایی، ترجمه مخفف و کلمات اختصاری، مترجم آنلاین متن، لغتنامه دهخدا، فرهنگ معین، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ مترادف ها و متضاد ها، معادل فارسی کلمه یا به شیوه درست تر برابر پارسی واژه، فرهنگ سره، عبارات مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دانشنامه عمومی، دانشنامه اسلامی، دیکشنری نام ها، هم خانواده یاب، تصویر مرتبط با کلمه، معنی در حل جدول کلمات متقاطع و ابزارهایی مانند واژه ساز، راهنمای انتخاب اسم و ... می باشد.

حقوق این سامانه وابسته به دیکشنری آبادیس می باشد.
استفاده از نوشتارهای این دیکشنری، با ذکر منبع، آزاد است.

© 2006-2023 abadis.ir