خوشخاک

لغت نامه دهخدا

خوشخاک. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) زمینی که خاک خوب دارد یعنی آنرا پست و بلندی نیست : نقع؛ زمین خوش خاک. نقعاء؛ زمین خوش خاک. ( منتهی الارب ). الغضراء؛ گل خوش و زمین خوشخاک. ( دستور الاخوان قاضی محمد دهار ). || ( اِمرکب ) گرد اندر هوا و زمین. غبار. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

زمینی که خاک خوب دارد یعنی آنرا پست و بلندی نیست نقع .

پیشنهاد کاربران

بپرس