دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف ج - صفحه 87
جفر ضمضم
جفر مره
جفر و جامعه
جفراء
جفرالفرس
جفرالهباءه
جفراه
جفرتان
جفرسته
جفرسن
جفرسون
جفره
جفره خالد
جفری
جفز
جفس
جفش
جفشیش
جفص
جفظ
جفع
جفف
جفل
جفلاطه
جفلق
جفلقه
جفله
جفلوذ
جفلی
جفن
جفنات
جفنگ
جفنگ گفتن
جفنگی
جفنگیات
جفنه
جفو
جفوات
جفوت
جفور
جفوف
جفول
جفون
جفی
جفیر
جفیس
جفیظ
جفیف
جفیل
جفینه
83
84
85
86
87
88
89
90
91
92