دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در لغت نامه دهخدا با حرف ج - صفحه 47
جدراء
جدران
جدران الرأس
جدرخش
جدره
جدروسیا
جدری
جدرین
جدریه
جدریون
جدس
جدس دره
جدسی
جدش
جدع
جدعاء
جدعان
جدعانی
جدعه
جدعوم
جدعون
جدعوید
جدغل کوه
جدف
جدفاء
جدفه
جدگاره
جدل
جدل خاستن
جدل داشتن
جدل زدن
جدل کردن
جدلاء
جدلان
جدله
جدلی
جدلیا
جدم
جدمل
جدمه
جدن
جده
جده ٔ بزرگ
جده ٔ صحیحه
جده ٔ فاسده
جده ٔ کوچک
جده الفاسده
جدو
جدو شدن
جدوا
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52