جدعاء

لغت نامه دهخدا

جدعاء. [ ج َ ] ( ع ص ) تأنیث اجدع. گوش بریده. ( از منتهی الارب ) ( قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ). ج ، جُدع. ( از قطر المحیط ).
- ناقه جدعاء ؛ شتری که یک ششم یا یک چهارم یا بیش از آن تا بنصف رسد از گوش آن بریده باشد. ( لسان ،از ذیل اقرب الموارد ).
- الجدعاء من المَغر ؛ بزی که یک سوم گوش آن یا بیشتر بریده باشد و ابن انباری هر شتر گوش بریده را گوید. ( لسان ، از ذیل اقرب الموارد ).

جدعاء. [ ج َ ] ( اِخ ) لقب ناقه رسول اﷲ ( ص ) و آن را عضباء و فصواء هم گویند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ناقه ای است که رسول خدا ( ص ) با آن هجرت کرد. ( از امتاع الاسماع ). ناقه پیغمبر است ( ص ) و او را عضباء و فصواء میگویند و این صفات در او نبود بلکه اینها لقب از برای او بود. ( از شرح قاموس ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به حیوان گوش بریده جدعاء می گویند که این عنوان در باب حج به کار رفته است.
همان گوش بریده است.
توضیح کلمه جدعاء
جدعاء به حیوان گوش بریده و گوش یا بینی بریده معنا شده است؛ لیکن بسیاری جدعاء را در معنای اوّل به کار برده اند؛ چنان که در لغت نیز به همین معنا آمده است. عنوان جدعاء در برخی نصوص آمده است. در بعضی نسخه ها «جذعاء» با ذال نقل شده که ظاهراً تصحیف «جدعاء» با دال است. در برخی روایات و نیز کلمات فقها نیز «جذّاء» به کار رفته که به معنای گوش بریده است.
احکام جدعاء
قربانی حج باید سالم باشد و جدعاء به هر دو معنای آن مجزی نیست.

پیشنهاد کاربران

بپرس