ائینیوناا بامبااااااااااااااااااااااااااااااااااذااسمااسمو زستااسموبرتیاباب ابگوشتاب ابیاب اتش افروزاب اتش خواب اتش شدناب اتش مزاجاب اتش نمایاب اجلاب احیا شدهاب اذریاب از اب تکان نخورداب از اب تکان نخوردناب از اب تکون نخوردهاب از اب نجنبیدناب از اتش براوردناب از اسیاب افتادناب از بنه تیره استاب از بنه تیره بودناب از تارک گذشتناب از جام کسی بردناب از جگر بخشیدناب از چشم گرفتناب از چشمه خورشید جستناب از چک و چانه سرازیر شدن کسی رااب از در کسی طمع داشتناب از دریا بخشیدناب از دریا می بخشداب از دست دادناب از دست نچکیدن کسی رااب از دست کسی نچکیدناب از دستش نمی چکداب از دهان رفتن یا سرازیر شدن کسی رااب از دهان سرازیر شدناب از روی کسی بردناب از سر پریدناب از سر تیره بودناب از سر چشمه گل الود استاب از سر گذشتناب از سر گذشتن کسی رااب از سرچشمه گل الود بودناب از سرچشمه گل بودناب از گلو پایین نرفتن