پاشنپاشناپاشنگپاشنهپاشنه اشیلپاشنه اشیل چشم اسفندیارپاشنه اهنینپاشنه بلندپاشنه پاپاشنه ترکیدهپاشنه درپاشنه دهن را کشیدنپاشنه زنکپاشنه سرپاشنه قندرهپاشنه نخوابپاشنه های کسی را کشیدنپاشنه کشپاشنه کشتیپاشنه کفشپاشنه کفش را ور کشیدنپاشنه کوتاهپاشنه ی خانه ی کسی را در اوردنپاشنه ی دهان را کشیدنپاشنه ی کسی را کشیدنپاشنه ی کفش ور کشیدنپاشهینپاشوپاشور درمانیپاشورهپاشوریپاشویهپاشویه کردنپاشیدپاشیدگیپاشیدگی واژگانیپاشیدنپاشیدن ابپاشیدن مایعاتپاشیده اندپاشیده شدنپاشیرپاشینگیپاطاقپاطوقپاغازهپاغندنپاغندهپافپافر