واژسکا گورنهواژشواژگاواژگانواژگان فارسیواژگانیواژگاهواژگونواژگون سپهرواژگون شدنواژگون کردنواژگوناندنواژگونهواژگونیواژگونیدنواژنواژنانواژنیتواژهواژه ارزوواژه اگاهیواژه امیختهواژه انگیزهواژه ای است که برای اشاره به فرد گردن کلفت و زورگو استفاده میشودواژه ای برای بیان بیزاری از چیزیواژه ای برای بیان درد یا شگفتیواژه ای برای شگفتیواژه ای که برای اشاره به مدفوع یک حیوان پشمالو از ان استفاده می شودواژه بتواژه بختواژه بهارواژه پردازواژه پردازیواژه پرسشواژه پیشنهادیواژه تاسفواژه تامینواژه تربیتواژه ترساندنواژه ترکیبیواژه تمجیدواژه توضیحواژه جانواژه جدیدواژه جزواژه خاستگاهواژه خستوواژه دردواژه دشواریواژه دی