معمور ساختنمعمور گردانیدنمعمور کردنمعموره عالممعموریمعموری تنمعمولمعمول بودنمعمول داشتنمعمول شدنمعمول نمایندمعمولامعمولا هیچ کاره ا ستمعمولاتمعمولانمعمولهمعمولیمعمولی بودنمعمولی سنواتمعمولی نبودنمعنامعنا دادن بهمعنا شدمعنا قدجانکممعنا کردنمعنادارمعناداریمعنادرمانیمعناستمعناشناسیمعناکاویمعنایمعنای bulمعنای بیلوردیمعنای پیشنهادی ناشناس استمعنای تفکرمعنای جملهمعنای خاصمعنای خلاشیمعنای زندگیمعنای زندگی از مانتی پایتونمعنای شفتورمعنای ضمنیمعنای فرشتهمعنای گریزانمعنای لغوی حمیدرضامعنای لغوی نقطه چیستمعنای متداولمعنای معقولمعنای نام