قابل شستشوقابل شما را نداردقابل شمارشقابل عبورقابل علا ج و درمانقابل علاجقابل فهمقابل قبولقابل قسمتقابل گفتنقابل لمسقابل مشاهدهقابل مصرفقابل معاوضهقابل مقایسهقابل ملاحظهقابل ندارهقابل نداشتنقابل هضمقابل وصولقابل کشتقابل یا قابلی نداشتنقابلامه بزرگقابلدقابلگیقابلمهقابلمه بزرگقابلمه پیرکسقابلمه دسته درازقابلمه کردنقابلناقابلهقابلیقابلی پلوقابلی نداشتقابلیتقابلیت ارتجاعیقابلیت استماعقابلیت انجام کارقابلیت انعطاف و هماهنگیقابلیت بافرینگقابلیت برنامه ریزیقابلیت تصفیهقابلیت تکثیرقابلیت جوجه دهیقابلیت دسترسیقابلیت ماشینکاریقابلیت همکاریقابلیت و استحقاققابلیت یک وسیله