قابل لمس

/qAbelelams/

مترادف قابل لمس: لمس کردنی، ملموس

متضاد قابل لمس: غیرقابل لمس، ناملموس

مترادف ها

tangible (صفت)
محسوس، قابل لمس، پر ماس پذیر، لمس کردنی

palpable (صفت)
اشکار، واضح، قابل لمس، پرماسیدنی، حس کردنی، پر ماس پذیر

فارسی به عربی

ملموس , واضح

پیشنهاد کاربران

بپرس