فر شوگرفر هماییفر و شکوهفر و فرهنگفر و میچکدفر کردنفر کیانیفر یزدانیفرافرا اختهفرا انداختنفرا انسانفرا بردنفرا پتروسفرا پذیرفتنفرا پیفرا پیش نهادنفرا جستنفرا جوییدنفرا چنگ اوردنفرا خوانفرا خواندفرا خواندهفرا دادنفرا داشتنفرا دست امدنفرا دست کسی دادنفرا دشنام شدنفرا دولچینوفرا دیاولوفرا راه داشتنفرا رسیدفرا رسیدنفرا رسیدن شبفرا زمینیفرا ساختنفرا سرمافرا شناختفرا صوتیفرا گرفتفرا گرفتگیفرا گرفتمفرا گرفتن دانشفرا گرفته بودفرا گوشه رفتنفرا متنیفرا ملیفرا ملیتی های چندمرکزیفرا منطقه ایفرا می خواند