شرگهشرگیشرگی لعابشرلانشرلوکشرلوک هولمزشرلی استریکلندشرلی تمپلشرلی چیزمشرلی مک لینشرلی وبرشرلی ویلیامزشرلیاشرلیانشرلینشرمشرم اب شدنشرم از دیده شستنشرم اندامشرم انگیزشرم اورشرم اوردنشرم اورهشرم بادشرم باریدن ازشرم به یک سو نهادنشرم جاشرم جایشرم حضورشرم حضور داشتنشرم حضور و ملاحظهشرم حضوریشرم خاستنشرم خوردنشرم زد گشتهشرم زنشرم ساختهشرم شیرشرم عثمانیشرم مردشرم نهادنشرم نکردنشرم و ازرمشرم و حیاشرم کردنشرم کشیدنشرمابشرمادنشرمانشرماندن