سر دادن و سیر ندادنسر در اخور خود داشتنسر در اخور کسی کردنسر در اوردنسر در بیابان دادنسر در پیش افکندنسر در جیب بردنسر در سر زبان کردنسر در گریبانسر در گریبان بودنسر در گریبان کشیدنسر در نشیب داشتنسر در کاری نهادنسر در کتاب داردسر در یا توی لاک خود فروبردن یا سر کسی در یا توی لاک خود بودنسر دراوردن از چیزیسر دراوردن با کسیسر درد دل کسی باز شدنسر درنیاوردنسر درواسر درکشیدنسر دست برفشاندنسر دست بلند کردنسر دست تافتنسر دست رفتنسر دست فرماندهی برفشاندنسر دست گرفتنسر دسیسر دلسر دل هواسر دماغ امدنسر دندان سفید کردنسر دو راهی گیر کردنسر دو راهی موندنسر دواندنسر دواندن دوانیدنسر دوانیدنسر دوراهسر دیوارسر ذوق اوردنسر راحت به زمین گذاشتنسر راهسر راه چیزی کسی بودنسر راه کسی را گرفتنسر راهمسر رسن بازیافتنسر رسیسر رشته از دست کسی بردنسر رشته به جایی کشیدنسر رشته به دست امدن