در پس زانوی ریاضت نشستندر پستودر پسی ماندندر پشت قرنیه چشم قرار گرفته استدر پشم خویش خسبیدندر پناهدر پناه بلوطدر پناه حقدر پناه خدادر پهلو زدندر پوست خود نگنجیدندر پوست نگنجیدندر پوست نگنجیدن از خوش حالیدر پوست کسی رفتندر پوستین افتادندر پوستین خلق افتادندر پوستین خلق افتیدر پوستین کسی افتادندر پوشدر پول خارج از پولدر پیدر پی اودر پی او روان شددر پی داشتندر پیتدر پیچاندر پیراموندر پیراهن نگنجیدندر پیش افگندندر پیش بودندر پیش داشتندر پیش گرفتندر پیش گرفتن راهیدر پیش نهادندر پیش کردندر پیمودندر پیوند بادر پیوند بودن بادر تاب داشتندر تاب رفتندر تابستان خستگی در کن استدر تاثیردر تاخیر انداختندر تاریکی رقصیدندر تاریکی روشنایی را پاییدندر تاکید به کار می روددر تب و تاب بودندر تبعیددر تحت تصرف اوردندر تردید بودن