دامن بدامن کسی گره دادندامن بدامن یا دامان کسی بستندامن بدنداندامن بدندان کردندامن بر اتش زدندامن بر اخگر زدندامن بر افشاندندامن بر چراغ پوشیدندامن بر زمین کشیدندامن بر میان زدندامن بر میان گره کردندامن بر میان محکم کردندامن بر کمر پیچیدندامن بر کمر زدندامن بر کمر زدن کاری رادامن بر کمر سخت کردندامن برافکندندامن برتافتندامن برچیدندامن برداشتندامن برزدندامن برفشاندندامن برگرفتندامن برکشیدندامن بلنددامن بلند کلوشدامن به دامن گره زدندامن به دندان گرفتندامن به کمر زدندامن بکشی کشیدندامن بکمر درزدندامن بکمر زدندامن بیاباندامن پاکدامن پر کردندامن پرستیدامن پلیسه سرخابیدامن پهلوداردامن پوشیدن بردامن تردامن تر شدهدامن تودامن تیغدامن جمع کردندامن جهاندامن جویدامن چاک بودندامن چاک زدندامن چرخدامن چشم