دست برداشتن از انجام کاردست برداشتن از کسی یا چیزیدست برداشته شدندست بردلدست بردندست بردن به کسیدست بردن در چیزیدست بردیمدست برزدن بهدست برساختندست برعکس بشهدست برگرفتندست برگشادندست برمالیدندست برنهدست برهمدست برهم سودهدست برکفش نهادندست بستگیدست بستن ازدست بستن کسی رادست بستهدست بسته بودندست بسته تسلیم کردندست بسر نشستندست بسر کردندست بشریتدست بگریبان شدندست بگریبان شدن بادست بلنددست بلند شدندست بلند کردندست بلند کردن بروی کسیدست بنداشتندست بندگی بر زمین نهادندست بنمودندست به ابدست به اب رساندندست به اب رسانیدندست به اتلاف بر اوردندست به اسلحهدست به باددست به باد بودندست به بادیدست به بر زدندست به بسوی اسمان برداشتندست به بیع دادندست به بیعت دادندست به پیشه کشیدندست به پیمان دادن