دست بالا گرفتن

مترادف ها

overestimate (فعل)
غلو کردن، دست بالا گرفتن، زیاد براورد کردن

پیشنهاد کاربران

خود را تحویل گرفتن
چُس کردن
خود عَن پنداری
طاقچه بالا گذاشتن
فیس کردن
افاده فروختن
دست ِ بالا گرفتن: [عامیانه، کنایه ] حد اکثر را فرض کردن.
پیشنهاد ها :
Overestimate
مِهسَنجیدَن = مه ( کوچک ) سنجیدن
بیشاسنجیدن = بیشا ( بیشتر از ) سنجیدن.
Underestimate
کِهسَنجیدن = که ( بزرگ ) سنجیدن
کماسنجیدن = کما ( کمتر از ) سنجیدن

بپرس