تهیئهتهیاتهیاتتهیتتهیدستتهیدست و فقیرتهیدستانتهیگیتهیمتهینگیتهینهتهیهتهیه الملابس المناسبهتهیه دیدنتهیه زینکتهیه شدنتهیه غذاتهیه کردنتهیه کنندگانتهیه کنندهتهیه ی مایحتاجتهیونگتهییجتهییج شدگیتهییج کردنتهیییجتوتو towتو از این کار چه سودی می بریتو از حوالی اقلیم هر کجا ابادتو استین بودنتو استینمتو اسمان ها بودنتو اسمان ها سیر کردنتو اسمش را بگذار تا من صداش کنمتو اسمون ها بودنتو اشتباه متوجه شدیتو امدنتو امروز یه سال بزرگتر شدیتو اول بگو با کیان زیستی پس انگه بگویم که تو کیستیتو اونجاتو ای پری کجاییتو ای گل یاس بهارمتو این دوره زمونهتو باغ نبودنتو باغ نیستتو بحر چیزی رفتنتو بحرش رفتمتو براش گفته نتونیتو بزا تا من بزرگش کنم