بر تافتن توانیبر تافتن عنانبر جان نهادنبر جای ایستادنبر جای بودنبر جای بیجان شدنبر جای سرد شدنبر جای سرد گردانیدنبر جای همی داربر جایگاهبر جسته کاریبر جسته کردنبر جهانمبر جوانان عیب نیستبر چشم نشاندنبر چشم کور سرمه کشیدن چه فایدهبر چیزی باعث امدنبر چیزی داشتنبر چیزی قرار دادنبر چیزی کردنبر حذر باشبر حسببر حسب ضرورتبر خاستمبر خاستندبر خاطر داشتنبر خاک افتادبر خاک خون کسی را ریختنبر خاک غلتیدنبر خاک نشاندنبر خاک نشستنبر خاک نشستن تیربر خر بودنبر خر خود نشانیدن کسی رابر خر مراد خود سوار شدنبر خر مراد سوار شدنبر خر مراد سوار شدن یا بودنبر خرمگس معرکه لعنتبر خروشیدنبر خفته قلم نیستبر خلاف انتظاربر خلاف انتظاراتبر خواصمبر خود بستنبر خود پیچیدنبر خود چیدنبر خود دوانیدنبر خود گرفتنبر خود نلرزیدبر خود واجب کردن چیزی