بدطالعبدطینتبدطینتیبدعابدعادت کردنبدعتبدعت دینیبدعت گذاربدعت گذاریبدعتگزاربدعقیدهبدعملیبدعنقبدعهدبدعهدیبدعهدی و پیمان شکنیبدغذابدفرجامبدفهمیبدفورد براونبدقاربدقت مشخص کردنبدقت معین کردنبدقت نگریستنبدقدمبدقلقبدقلقیبدقولبدقولیبدقولی کردنبدگلبدگمانبدگمان بودنبدگمانیبدگهربدگوبدگونیابدگوهربدگوییبدگویی از دیگرانبدگویی پشت سر کسیبدگویی در شعربدگویی شعریبدگویی و سرزنشبدگویی و نکوهشبدگویی کردنبدلبدل badelبدل ابادبدل اصلی انجلینا جولی