اتش از خیار بر امدن یا جستناتش از خیار برامدن یا جستناتش از خیار نجهداتش از قبر کسی برخاستناتش ازاداتش اسماناتش اسمانیاتش اشاماتش افتادن در جاییاتش افروزیاتش افزاراتش افشاناتش افکندناتش انباراتش اندازاتش اندازیاتش اندر زدناتش انگیزاتش اول خودش را می سوزانداتش ایذائیاتش ایذاییاتش ایرانیاتش باد خواراتش بارهاتش باریدناتش بازاتش بازیاتش بجان شمع فتد کین بنا نهاداتش بدون دوداتش برافروختناتش برافروختهاتش برزیناتش بزرگاتش بساتش بس ۲اتش بس موقتاتش بس کاسیبیلهاتش بستهاتش بگرمی عرق انفعال نیستاتش بمباتش به اختیاراتش به پاکردناتش به جان گرفتهاتش به جان کسی افتادناتش به خرمن کسی افتادناتش به دست خویش بر ریش خویش زدناتش به فرماناتش به گور کسی باریدناتش به مال خود زدناتش بهرام