ابلهابله ادمابله ای که در اثر سوختن روی پوست می زندابله رخ فلکابله زدنابله سوختگیابله سوختیابله شیریابله فرنگیابله گرفتنابله گفت و کاهل باور کردابله گیرابله مرعانابله مرغانابله میمونابله نامهابله و احمقابله و نادانابله و کم عقلابله وبی خردابله کوبابله کوبیابلهانابلهانهابلههابلهیابلهی گفت و احمقی باور کردابلوجابلومفابلوموفیسمابلکابلیچابلیسابلیسکابلیسک سیاهابلیکابمابم است گاوم است و نوبت اسیابم استابم است و گاوم است نوبت اسیابم استابم ریختابمارابمان در یک جو نمی رودابمندابنابن ابی اصبعابن ابی اصیبعهابن ابی الحدیدابن ابی الحدید عبدالحمیدابن ابی الحدید عبدالحمید بن هبهاللهابن ابی الحدید معتزلی