جدیدترین پیشنهادها
٣ سال پیش
٧
( پول ) به حساب گذاشتن، سپرده، بیعانه رسوب، رسوب کردن
٣ سال پیش
١
خو را به جای کسی جا زدن هم معنی: pose as
٣ سال پیش
٦
1 ) برجسته بودن و مشخص بودن 2 ) یک سر و گردن بالا تر بودن یا بهتر بودن
جدیدترین ترجمهها
٣ سال پیش
Let me now pull together the threads of my argument.
٠
حالا به من اجازه بدید رشته جر و بحث مهار کنم
٣ سال پیش
We must pull together for mutual interest.
٢
ما باید برای نفع ( سود ) متقابل همکاری کنیم
٣ سال پیش
I need to deposit five thousand yen in my savings account.
٢
من نیاز دارم پنج هزار ین ( واحد پول ژاپن ) در حساب پس اندازم بگذارم
٣ سال پیش
Some seniors are gullible, trusting scam artists only too often.
-١
برخی سالمندان زود باوراند و فقط اغلب به هنرمندان کلاهبردار ( شیاد ) اعتماد می کنند
٣ سال پیش
His huge Afro made him stand out at school.
٥
مو های آفریقایی بزرگش، او را در مدرسه برجسته کرده است
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.