دیکشنری
											
												امتیاز در دیکشنری
											
										
									
										
											٦٣٢
										
									
								
											
												رتبه در دیکشنری
											
										
									
										
											٤,٦٥٠
										
									
								
											
												لایک
											
										
									
										
											٦٥
										
									
								
											
												دیسلایک
											
										
									
										
											٩
										
									
								جدیدترین پیشنهادها
															٤ سال پیش
														
													
															٣
														
													دانشمند
															٤ سال پیش
														
													
															٣
														
													1 ) احساس کننده ، سهش گر، سوهش گر ( برای شخص/چیزی ) 2 ) شاخک ( جانور شناسی، به ویژه در حشرات ) 3 ) یاب گر، آزمون گر، محک ( حرف یا عملی برای فهمیدن ...
															٤ سال پیش
														
													
															٧
														
													۱ ) تیز، برنده، تند و تیز ۲ ) پرسوز ( آب و هوا ) مثال برای ۱ ) The biting edge of sword ترجمه : تیغه تیز شمشیر مثال برای ۲ ) Biting cold ترجمه : سر ...
															٤ سال پیش
														
													
															٢
														
													نزدیک ، خودمانی، کسی را از ته دل دوست داشتن
															٤ سال پیش
														
													
															٦
														
													۱ ) باقیماندگان، بازماندگان ( انسان ) _۲ ) باقی مانده، پس مانده، بقیه ( غذا، پول، عمر و . . . ) مثال برای ۱ ) They killed half of the captives and ...
جدیدترین ترجمهها
											
												ترجمهای موجود نیست.
											
										
							جدیدترین پرسشها
										
											پرسشی موجود نیست.
										
									
						جدیدترین پاسخها
										
											پاسخی موجود نیست.