دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢٣٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٧,٥٣٨
لایک
لایک
٢٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٥

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
١

است بزرگ مسی که در آرد را خمیر میکنند

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٢

پشنگ به کسر پ و شین در گویش خراسان و منطقه ترشیزی بزرگ ( کاشمر بردسکن . خلیل آباد و کوهسرخ ) به ذرات ترشح آب گفته میشود

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
١

لت به فتح. ل . در گویش منطقه کاشمر و بردسکن به معنی همزدن مثلا تخم مرغ را لت کن یعنی با همزن هم بزن

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٣

پرسه به ضم پ از ریشه پرس و پرسیدن در گویش منطقه کاشمر و بردسکن مجلس عزای فرد فوت شده . احوال پرسی از بازماندگان متوفی

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه

آخوند ، آخون ، تغییر یافته آه خوان, اشاره به آه و ناله حادثه کربلا

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.