پیشنهاد‌های رحمان جعفری قوامی (١٢)

بازدید
١٣
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیگه ( منفی کردن فعل ) مثال:they no longer care اونها دیگه اهمیتی نمیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فقط همینو بگم که. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه سخن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتیکیت سینه، سنجاق سینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

درخور اعتنا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

کلمه محظور به معنی' ممنوع' و 'حرام' است و نباید با کلمه محذور که به معنای 'مانع' و 'گرفتاری' است اشتباه گرفته شود. مثال:در محذور واقع شدم. محذور اخل ...

پیشنهاد
٠

به کارگیری افراد خانواده یا اقوام و نزدیکان در نهادها، ارگان و یا صنفی بدون توجه به صلاحیت و کارکرد آنها

پیشنهاد
١

سفری پرماجرا و سرشار از رویداد که امیدی به بارگشت شخص نباشد اما این بازگشت رخ دهد. اشاره به داستان ادیسه اثر هومر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کاسبکار، کارمند رشوه بگیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اقدام به پرتاب کسی یا چیزی از پنجره

پیشنهاد
٠

مزاحم شدن، سرخر شدن

پیشنهاد
٨

اهمیت پیدا کردن