پیشنهادهای سید جلال صالحی (٢٨٣)
Anthypnotic = antilethargic = antihypnotic مانع خواب، ضد خواب
آنژیوئید، رگ مانند، رگ سان
گوارش نشاستەای، آمیلولیز، نشانستە گواری گوارش و هضم نشاستە و تغییر و تبدیل آن بە قند
لامبلیا نام قدیمی تیرەی ژیاردیا
هوای جاری مقدار هوایی کە در یک تنفس آرام داخل ریە و از آن خارج میشود.
هوای ذخیرە، هوا رزرو، ذخیرە هوا
متراکم کنندە هوا، کمپرسور هوا، فشردەگر هوا
بی دندانی، آگومفوسیز، آگومفوزیس، آگومفوز، آنودونتیا = آنودونتی، Anodontia = Agomphiasis = agomphious = agomphosis
بی دندانی, آنودونتیا، آنودونتی، آگومفوز، آگومفوسیز = آگومفوزیس Anodontia = Agomphiasis = agomphious = agomphosis
١: لقی دندان، آگومفیازیس ٢: بی دندانی، نبود دندان، فقدان یک یا همە دندانها Anodontia = Agomphiasis = agomphious = agomphosis
بی چشمی مادرزادی، آ نوفتالمی، آنوفتاملیا، آ نوفتالموس، فقدان مادرزادی کرەهای چشم Anophthalmia = anophthalmos
شکافتن گوشە پلک چشم
گوشە پلک دوزی، کانتورافی، بخیە زدن زاویە پلک
التهاب گوشە چشم، ورم گوشە چشم ، التهاب زاویە پلک،
دانش بیهوشی، دانش بی هوشی، علم بیهوشی، علم بی هوشی، بیهوشی شناسی، بی هوشی شناسی، هوشبر شناسی، هوش بر شناسی، مبحی بی وشی، شاخەای از دانش پزشکی مربوط ...
عصا ترسی، عصا هراسی، رابدوفوبی، رابدوفوبیا
آمیوستنی، آمیوستنیا، وهن عضلی از بین رفتن و کم شدن قدرت عضلانی
لرزش عضلانی، لرزش ماهیچەای، آمیوستازی، آمیوستازیا، ارتعاش عضلی لرزش عصبی عضلات
هم چسبانندە، آگلوتیناتور، مادەای کە سبب آگلوتیناسیون یا بەهم چسبیدن ذرات می شود.
هواپیما هراسی، آئرودروموفوبی، آئرودروموفوبیا ترس بیمارگونە از مسافرت با هواپیما
آدرنارک افزایش ترشحات بخش قشری غدە فوق کلیوی بەویژە آندروژنها و آن نوعی تغییر فیزیولوژیک است کە حدود سن هشت سالگی در دختر و پسر روی میدهد.
آدنوپاتی، بزرگ شدن غدەها بە ویژە گرەهای لنفاوی
آدنوبلاست یاختە رویانی کە بە بافت غدەای تبدیل میشود، مرحلە جنینی بافت غددی
غدە مانند
غدەبرداری، آدنکتومی، استئصال غدە برداشتن غدە با عمل جراحی
آدوکت، نزدیک بردن، اداکت، ورین بردن، یقرب بەسوی مرکز یا خط میانی کشیدن
آدوکسیون، نزدیک کردن، عمل نزدیک کردن یا حالت نزدیکی
آسیستیا، آسیستی، بنود مثانە بنود مثانە بە طور مادرزادی
رگ پیچاندن، آکوتورسیون، آکوتورشن پیچاندن رگ خونی بە منظور بند آوردن خون
کوچک انتهایی، آ کرومیکریا کوچکی غیر عادی طرح صورت و دستها و پاها
آکروانستزی, بی حسی انتهاها ( دست و پا )
انقباض دست و پا، انقباض بیمار گونە یکی از انتهاها ( دست و پا ) ، آکروکونتراکچر
التهاب حشفە، آکروپوستیت، التهاب پوست سر آلت تناسلی مرد
اسیدوفیلیسم، اسید گرایی، حالت آدنوم اسید دوست هیپوفیز کە تولید آکرومگالی می کند.
آکروماتوز، بیماری کمبود رنگدانە در بافتهایی مانند پوست
آکروماسیت، گویچە بی رنگ گویچە سرخی کە در اثر از دادن هموگلوبین، رنگ پریدە شدە باشد.
ناحسی، نبود احساس تندروستی و کارکرد طبیعی اندامهای بدن
بی قلب، ناقص الخلقە بدون قلب
بی هستە Acaryote = anuclear
بی سر، ناقص الخلقە بی سر
شکم آویز، شکم پاندولی
مربوط بە ناتوانی در راە رفتن abatic = abasic
آباسیک، مربوط بە ناتوانی در راە رفتن
لقوە، نا گامی لقوەای ( کرەای ) ، بد گامی لقوەای،
نا گامی نامنظم، بد گامی نامنظم ناتوانی در راە رفتن همراە با حرکات نامنظم
نا گامی ایستادنی، بد گامی ایستادنی ناتوانی در راە رفتن یا ایستادن بە علت اختلالات عضوی یا هیستریک
نا گامی، بد گامی، آباسیا ناتوانی در راە رفتن بە علت فقدان هماهنگی عضلانی
بیماری آمیزشی - سیفیلیس، بیماری مقاربتی - سیفیلیس
واژیت، التهاب عصب واگ
گریە بچە در رحم