پیشنهادهای ابپ (٨)
بازآفرین [باز آفرین] ( صفت ) ۱. آن که دوباره زندگی، نیرو یا طراوتی را به چیزی می بخشد؛ احیاگر. ۲. پدیدآورندهٔ نو پس از فرسودگی یا زوال؛ بازسازندهٔ ...
وَطَن [وَطَن] ( عربی ) ۱. سرزمین و دیاری که کسی در آن سکنا گزیده و به آن تعلق خاطر دارد؛ خانه، سکونتگاه، دیار اصلی. ( Homeland ) 2. در کاربرد عمومی ...
موطَن [مُوْطَن] ( عربی ) ۱. جای اقامت و محل سکونتِ کسی؛ دیار ( در کاربرد خاص: �دیاریس� ) و سرزمینی که شخص در آن سکونت گزیده است؛ سرزمینی که در آن خا ...
لَچَکْ : لَچ کوچک، لَچ تا شده به نیم، پارچه چهارگوشی که از قطر به تیم تا شود و مثلثی شود.
لَچ [اسم] پارچه ای چهارگوش، معمولاً کوچک و قابل تا شدن، که برای مصارف گوناگون از جمله روسری، دستمال سر یا پوشاک استفاده می شود. توضیح: لَچ شکل اصلی ...
دیاریس [اسم] ( مشتق از دیار پسوند ملکی - یش/یس ) سرزمینِ متعلق به من؛ موطنِ خود؛ وطن شخصی؛ مکانی که فرد به آن تعلق دارد یا آن را موطن پدری خویش می ...
دیاریس [اسم] ( مشتق از دیار پسوند ملکی - یش/یس ) سرزمینِ متعلق به من؛ موطنِ خود؛ وطن شخصی؛ مکانی که فرد به آن تعلق دارد یا آن را محل زندگی خویش می ...
موطن، مشتق از دیار، به معنای دیار من