دیکشنری
											
												امتیاز در دیکشنری
											
										
									
										
											٣٠
										
									
								
											
												رتبه در دیکشنری
											
										
									
										
											٢٠,١٧٦
										
									
								
											
												لایک
											
										
									
										
											٢
										
									
								
											
												دیسلایک
											
										
									
										
											٠
										
									
								جدیدترین پیشنهادها
															٢ ماه پیش
														
													
															٠
														
													معنی بُق کردن: در حالت بی حوصلگی و اخم در خود فرورفتن
															٢ ماه پیش
														
													
															٠
														
													جوال کاه یعنی کیسه ای که داخلش کاه ریخته اند. در زبان فارسی وقتی کسی را به �جوال کاه� تشبیه می کنند، معمولاً منظور این است که سنگین، بی حرکت، یا بی ...
															٢ ماه پیش
														
													
															٠
														
													�پرسان� یعنی با حالت پرسیدن، جوینده، کنجکاو. در کتاب رمان ابله داریم: �پرنس پرسان نگاهش کرد�
															٢ ماه پیش
														
													
															٢
														
													شَلتاق /shal - tāgh/ بی خود سروصدا و غوغا راه انداختن/ یاوه گویی، پرت وپلا گفت/ حرف های بی ربط و شلوغ اما پرهیجان زدن، مخصوصاً وسط بحث یا سخنرانی ...
															٢ ماه پیش
														
													
															٠
														
													�کواس� ( Kvass ) یک نوشیدنی تخمیری سنتی در کشورهای اروپای شرقیه، به ویژه روسیه، اوکراین، بلاروس و لهستان. معمولاً از نان سیاه یا نان چاودار تهیه می ش ...
جدیدترین ترجمهها
											
												ترجمهای موجود نیست.
											
										
							جدیدترین پرسشها
										
											پرسشی موجود نیست.
										
									
						جدیدترین پاسخها
										
											پاسخی موجود نیست.