پیشنهادهای Adel (١٦)
٣٥
١٠ ماه پیش
٠
Embodied
١٠ ماه پیش
٠
Advantage Expedient
١٠ ماه پیش
٠
Assuming
١٠ ماه پیش
٠
Dehydrated
١٠ ماه پیش
٠
Matches
١٠ ماه پیش
١
در بعضی مواقع میتونه معنی covered بده
١٠ ماه پیش
٠
Firm
١٠ ماه پیش
٢
پراکنده، گاه و بیگاه، تک و توک "پراکنده" برای بیان پراکندگی زمانی در یک رخداد کاربرد داره !!! ✅ دوستان با پراکندگی مکانی مثلا در یک عارضه کاربرد ندا ...
١٠ ماه پیش
٠
Allegation
١١ ماه پیش
٠
Ever - present
١١ ماه پیش
٠
Get at
١١ ماه پیش
٠
انتزاعی
١١ ماه پیش
-١
Periodically
١١ ماه پیش
٠
بر افروختن، آتش زدن Set on fire
١١ ماه پیش
٠
رونق یافتن، پیشرفت کردن Flourished