ترجمههای Akbar saeedi (٨)
٩
١ ماه پیش
His father-in-law helped him up the corporate ladder.
٠
پدر شوهرش به ایشان کمک کرد تا در شرکت ترقی ( پیشرفت ) داشته باشد. ( پیشرفت کند )
١ ماه پیش
She helped her elderly mother out of the car.
٠
آن خانم کمک کرد مادر پیر تر ( مسن تر ) او از ماشین پیاده شود.
١ ماه پیش
The counselor helped her to define her goals.
٠
مشاور به آن خانم کمک کرد تا هدفش را دوباره پیدا کند ( بدست آورد )
١ ماه پیش
His wife helped him in his political career.
٠
همسر او ( آن مرد ) به او در موقعیت سیاسی کمک می کرد.
١ ماه پیش
Friends helped him paint his house.
٠
دوستان ( دوستانش ) به ایشان کمک کردند، تا او ( آن مرد ) ، خانه اش را رنگ کند.
١ ماه پیش
Friends helped him paint his house.
٠
دوستان ( دوستانش ) به ایشان در رنگ کردن کمک کردند،