پیشنهادهای سید غلام حسین حسینی (٨)
در استان بوشهر به آدامش اَهلوچ گفته می شود
به جای عصر و بعد از ظهر در بوشهر از واژه پارسی" پسین" استفاده می شود
قیر از گار پهلوی می آید که در فارسی به قار تبدیل شده و ریخت عربی آن قیر دوباره به فارسی برگشته است
در پهلوی گار بوده که اکنون به قار در فارسی و قیر در عربی تبدیل شده و به حالت قیر هم به فارسی برگشت خورده است.
تُرخیدن در گویش دشتی به معنای اینکه جندنفر با هم درگیر شده اند و مشخص نیست کی با کی است برای مثال می گوییم: آنها در هم تُرخیدند.
بُرخیدَن به معنای پاره شدن بوده برای مثال گوییم بند یا طناب برخید ( از هم گسست )
واژۀ عودلاجان معرّب و تغییر شکل یافتۀ واژۀ �اودراجان� به معنی محل تقسیم آب که واژه او یا همان اُ به معنای آب می باشد
کلمه کراندن ریشه در کلمه کَرِنت اوستایی دارد به معانی جدا کردن لایه ای از چیزی، در زبان های بومی استان فارس و بوشهر ( باقیمانده های زبان پهلوی ساسانی ...