تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هیچ کاری نکردن، مخصوصاً وقتی که باید کاری انجام بدهی مثال She just sits on her ass all day, while I do all the work. او تمام روز روی باسنش می نشین ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کسی را تنها گذاشتن ، در شرایط سخت رها کردن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاح یعنی قبلا با مقامات بالا هماهنگ شده است. مثال : the new plan has been cleared with brass یعنی : این برنامه ی جدید قبلا با مقامات بالا هما ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

صادقانه

پیشنهاد
٠

�به معنای قبل از اتخاذ یک تصمیم نهایی و الزام آور یا قبل از بسته شدن رسمی فروش است، به ویژه در زمینه حراج یا جلسه رسمی که در آن از چکش برای نشان دادن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی عامیانه است که برای خطاب کردن کسی که از نظر فیزیکی جذاب یا �جذاب� است استفاده می شود و به این معنی است که او از نظر بصری و اغلب جنسی مطلوب اس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

�من روی فلانی شرط می بندم� به این معنی است که شما قاطعانه باور دارید که آن شخص در یک مسابقه، رقابت یا کاری که انجام خواهد داد، موفق خواهد شد. این روش ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحا زنی که با یک مرد رابطه جنسی داشته و قرار است بلافاصله این کار را با یک شریک جدید تکرار کند.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست از سرم بردار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

متوقف کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

very nervous, sensitive, strange, or unpredictable. بسیار عصبی، حساس، عجیب یا غیرقابل پیش بینی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف بوسه ( در چت )