پیشنهادهای Reza K mehr (١٢)
هیچ کاری نکردن، مخصوصاً وقتی که باید کاری انجام بدهی مثال She just sits on her ass all day, while I do all the work. او تمام روز روی باسنش می نشین ...
کسی را تنها گذاشتن ، در شرایط سخت رها کردن
در اصطلاح یعنی قبلا با مقامات بالا هماهنگ شده است. مثال : the new plan has been cleared with brass یعنی : این برنامه ی جدید قبلا با مقامات بالا هما ...
صادقانه
�به معنای قبل از اتخاذ یک تصمیم نهایی و الزام آور یا قبل از بسته شدن رسمی فروش است، به ویژه در زمینه حراج یا جلسه رسمی که در آن از چکش برای نشان دادن ...
اصطلاحی عامیانه است که برای خطاب کردن کسی که از نظر فیزیکی جذاب یا �جذاب� است استفاده می شود و به این معنی است که او از نظر بصری و اغلب جنسی مطلوب اس ...
�من روی فلانی شرط می بندم� به این معنی است که شما قاطعانه باور دارید که آن شخص در یک مسابقه، رقابت یا کاری که انجام خواهد داد، موفق خواهد شد. این روش ...
اصطلاحا زنی که با یک مرد رابطه جنسی داشته و قرار است بلافاصله این کار را با یک شریک جدید تکرار کند.
دست از سرم بردار
متوقف کردن
very nervous, sensitive, strange, or unpredictable. بسیار عصبی، حساس، عجیب یا غیرقابل پیش بینی.
مخفف بوسه ( در چت )