دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢١
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢٢,٦٠٠
لایک
لایک
١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٤٠
رتبه
رتبه در بپرس
٢,٩٦٣
لایک
لایک
٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

قرار ملاقات با فردی که قبلاً او را ندیده ای است.

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

دهانه، روزنه، سوراخ

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The cooking at this restaurant is really extraordinary.
دیدگاه
٠

آشپزی این رستوران واقعاً استثنایی است.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
But it is very difficult to measure the marginal contribution, so the strategy of "Tit for tat" has to be adopted in order to encourage members in an organization to secure the encompassing interests.
دیدگاه
٠

اما سنجش دقیق سهم فردی بسیار دشوار است، بنابراین برای تشویق اعضای سازمان به تأمین منافع کلی، باید از استراتژی �مثل به مثل� استفاده کرد.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
John kicked me, so I gave him tit for tat.
دیدگاه
٠

جان به من لگد زد، پس من هم به او لگد زدم.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
They had a warm debate and the two gave each other tit for tat.
دیدگاه
٠

آنها بحث گرمی داشتند و هر دو به هم تهمت زدند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I've been feeling tired and headachy and generally out of sorts.
دیدگاه
٠

احساس خستگی و سردرد دارم و به طور کلی حالم خوش نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٨٢ بازدید

معادل انگلیسی اصطلاح  " Consult with someone"

١ سال پیش
٠ رأی

مشورت کردن  با کسی

١ سال پیش
٤ رأی
تیک ٥ پاسخ
٣٢٢ بازدید

مفهوم  Apartheid  چیه ؟ معادل فارسیش چی میشه ؟

١ سال پیش
٤ رأی

نظامی مبتنی بر تبعيض نژادی 

١ سال پیش