دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١١
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢٣,٨٧٤
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٣٠
رتبه
رتبه در بپرس
٢,٧٥٧
لایک
لایک
٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

قرار ملاقات با فردی که قبلاً او را ندیده ای است.

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

دهانه، روزنه، سوراخ

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
But it is very difficult to measure the marginal contribution, so the strategy of "Tit for tat" has to be adopted in order to encourage members in an organization to secure the encompassing interests.
دیدگاه
٠

اما سنجش دقیق سهم فردی بسیار دشوار است، بنابراین برای تشویق اعضای سازمان به تأمین منافع کلی، باید از استراتژی �مثل به مثل� استفاده کرد.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
John kicked me, so I gave him tit for tat.
دیدگاه
٠

جان به من لگد زد، پس من هم به او لگد زدم.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
They had a warm debate and the two gave each other tit for tat.
دیدگاه
٠

آنها بحث گرمی داشتند و هر دو به هم تهمت زدند.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
I've been feeling tired and headachy and generally out of sorts.
دیدگاه
٠

احساس خستگی و سردرد دارم و به طور کلی حالم خوش نیست.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
John's feeling is thoroughly out of sorts this morning.
دیدگاه
٠

جان امروز صبح کاملاً بی حوصله و ناآرام است

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٣١ بازدید

معادل انگلیسی اصطلاح  " Consult with someone"

١ ماه پیش
٠ رأی

مشورت کردن  با کسی

١ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢٠١ بازدید

مفهوم  Apartheid  چیه ؟ معادل فارسیش چی میشه ؟

١ ماه پیش
٣ رأی

نظامی مبتنی بر تبعيض نژادی 

١ ماه پیش