جدیدترین پیشنهادها
١ ماه پیش
٠
قرار ملاقات با فردی که قبلاً او را ندیده ای است.
١ ماه پیش
٠
دهانه، روزنه، سوراخ
جدیدترین ترجمهها
٣ هفته پیش
But it is very difficult to measure the marginal contribution, so the strategy of "Tit for tat" has to be adopted in order to encourage members in an organization to secure the encompassing interests.
٠
اما سنجش دقیق سهم فردی بسیار دشوار است، بنابراین برای تشویق اعضای سازمان به تأمین منافع کلی، باید از استراتژی �مثل به مثل� استفاده کرد.
٣ هفته پیش
John kicked me, so I gave him tit for tat.
٠
جان به من لگد زد، پس من هم به او لگد زدم.
٣ هفته پیش
They had a warm debate and the two gave each other tit for tat.
٠
آنها بحث گرمی داشتند و هر دو به هم تهمت زدند.
١ ماه پیش
I've been feeling tired and headachy and generally out of sorts.
٠
احساس خستگی و سردرد دارم و به طور کلی حالم خوش نیست.
١ ماه پیش
John's feeling is thoroughly out of sorts this morning.
٠
جان امروز صبح کاملاً بی حوصله و ناآرام است
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
١
رأی
٢
پاسخ
٣١
بازدید
٠
رأی
مشورت کردن با کسی
١ ماه پیش
٣
رأی
٤
پاسخ
٢٠١
بازدید
٣
رأی
نظامی مبتنی بر تبعيض نژادی
١ ماه پیش