دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢٥
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢٠,٦٦٥
لایک
لایک
١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

تقریبا معنی اسیر بودن یا زنداری رو میده یا اسارت که همون معنی اسیر و زندانی رو میده

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Are there any sightseeing bus tours?
دیدگاه
٠

آیا آنجا تور های اتوبوسی برای گردش هست؟

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
I spent most of my time sightseeing.
دیدگاه
٠

من وقت خود را برای گردش هدر دادم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
It's too hot to go sightseeing.
دیدگاه
٠

خیلی گرمه برای گردش

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
She swam and sunbathed, went sightseeing and relaxed.
دیدگاه
٠

او ( دختر/زن ) شنا کرد و در آفتاب حمام کرد ، او برای استراحت به گردش رفت

تاریخ
٦ ماه پیش
متن
A bus took us on a sightseeing tour of the city.
دیدگاه
١

یک اتوبوس گردشی برای شناخت شهر به ما راگردش برد

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.