پیشنهادهای علی فتحی (١)
٢٥
١ سال پیش
٥
مقدار کمی از چیزی، کمی، �با چاشنیِ� مثلا: Told the story with a touch of excitement : داستان را با چاشنیِ هیجان تعریف کرد. There was a touch of sad ...