تاریخ
٤ هفته پیش
متن
Competition for the job was intense.
دیدگاه
٠

رقابت برای این کار شدید بود

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
You have a very inquiring mind, don't you.
دیدگاه
٠

تو ذهن خیلی کنجکاوی داری، نه؟

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
The police are inquiring into the murder.
دیدگاه
٠

پلیس همچنان درمورد کشتار تحقیق میکند

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
As a child he had a lively inquiring mind.
دیدگاه

بعنوان یه بچه خیلی فضول بود

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
She raised an inquiring eyebrow towards Murray.
دیدگاه
٠

با ابرو بالا انداختن درباره مُری کنجکاوی کرد.

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
A man has been inquiring for you at the office.
دیدگاه
٠

مرد در دفتر درباره تان کنجکاوی کرده

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
I'm inquiring after any information the library might have on future city planning.
دیدگاه
٠

من در حال کنجکاوی درباره هر اطلاعات که از برنامه ریزی کتابخانه شهر خبر می دهد

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
Someone has been inquiring for you.
دیدگاه
٠

یکی نبیت به تو احساس کنجکاوی دارد.

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
He made a halfhearted attempt to write poetry.
دیدگاه
٠

به اجبار برای نوشتن شعر رفت

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
He made a halfhearted attempt to write poetry.
دیدگاه
٠

به اجبار شعر را سرود

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
Government action has been half-hearted and uncoordinated.
دیدگاه
٠

عمل حکومتی دودل و ناتوان بود

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
He made a half-hearted attempt to justify himself.
دیدگاه
٠

با دودلی، خود را از میدان به در کرد

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
Haig was desperately eager for an affirmative answer.
دیدگاه
٠

هیگ مشتاق جواب خوب بود

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
The boy was eager for success.
دیدگاه
٠

پسر برای خوشبختی هیجان داشت

تاریخ
٤ هفته پیش
متن
We look forward to your lecture with eager anticipation.
دیدگاه
٠

ما برای سخنرانی شما هیجان داریم.