دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٧,٣٦٩
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٠٧
رتبه
رتبه در بپرس
٩٨٢
لایک
لایک
٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

پیشنهادی موجود نیست.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
١ پاسخ
٣٢ بازدید

 معنی این اصطلاحات با run  رو بگید و کاربرد هر کردوم رو بگید لطفا   run down of   run off  run out of   run away with 

٢ ماه پیش
٠ رأی

Run down of: خود run down یعنی خسته و احساس ناخوشایند داشتن، معمولا از کار زیاد. اما مثلا run down of money یعنی پولای طرف تموم شده. Run off: فرار کردن. مثلا:  he ran off to join Napoleon's arm ...

١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٣٧ بازدید

معنی ضرب المثل   love makes the world go round  

١ ماه پیش
٢ رأی

یعنی عشق نیروی بنیادیه که پشت زندگی انسان‌ها قرار داره.

١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٤٧ بازدید

معنیش چیه؟ murein?

١ ماه پیش
١ رأی

مورئین که به نام پپتیدوگلیکان هم شناخته می‌شه، پلیمری است که دیواره سلولی اکثر باکتری ها رو تشکیل می ده.

١ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٣٠ بازدید

معنی این اصطلاح در مکالمات روزمره انگلیسی چیست ؟  .....thank you, so i am taking off

١ ماه پیش
٢ رأی

ممنون، پس من دیگه برم. 

١ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٤٩ بازدید

ترجمه ی روان  " let not the sun go down on your wrath"

١ ماه پیش
٠ رأی

"خشمت را فرو نخور" یا "به خشمت بی‌توجهی نکن"

١ ماه پیش