دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٨,٣٦٩
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٠٧
رتبه
رتبه در بپرس
١,١٢١
لایک
لایک
٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

پیشنهادی موجود نیست.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
١ پاسخ
٥٣ بازدید

 معنی این اصطلاحات با run  رو بگید و کاربرد هر کردوم رو بگید لطفا   run down of   run off  run out of   run away with 

٦ ماه پیش
٠ رأی

Run down of: خود run down یعنی خسته و احساس ناخوشایند داشتن، معمولا از کار زیاد. اما مثلا run down of money یعنی پولای طرف تموم شده. Run off: فرار کردن. مثلا:  he ran off to join Napoleon's arm ...

٥ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٨٨ بازدید

معنی ضرب المثل   love makes the world go round  

٥ ماه پیش
٢ رأی

یعنی عشق نیروی بنیادیه که پشت زندگی انسان‌ها قرار داره.

٥ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٣ بازدید

معنیش چیه؟ murein?

٥ ماه پیش
١ رأی

مورئین که به نام پپتیدوگلیکان هم شناخته می‌شه، پلیمری است که دیواره سلولی اکثر باکتری ها رو تشکیل می ده.

٥ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٧ بازدید

معنی این اصطلاح در مکالمات روزمره انگلیسی چیست ؟  .....thank you, so i am taking off

٥ ماه پیش
٢ رأی

ممنون، پس من دیگه برم. 

٥ ماه پیش
١ رأی
١ پاسخ
٦٩ بازدید

ترجمه ی روان  " let not the sun go down on your wrath"

٥ ماه پیش
٠ رأی

"خشمت را فرو نخور" یا "به خشمت بی‌توجهی نکن"

٥ ماه پیش