پیشنهادهای آزاده (١٤,١٢١)
تله ی پول ( کالایی که ظاهر آن را خوب کرده اند تا به فروش برسد ) ، گول زنه
( عامیانه ) گوشمال شدن
گیر آدم ناجور افتادن
try something in desperation
علف ماست، رشدوک
چمنی که دردامنه تپه ای باشد
توپ را در هوا گرفتن، بل گرفتن
تاکسی ( یا اتوبوس یا ترن ) گرفتن
combined form of catch
من اونجام
bad deal
بلوک خراب ؛ بلوک معیوب
دهاتی، بسبک معماری قدیم یونان
گمانه زدن
عیار، ملایم، نرم، پرزدار، کرک دار
مناسب، در خور
( قدیمی ) عقیده ی باطل، اندیشه ی نادرست
قانون ـ فقه : اوثان
( اسطوره ی یونان ) ایدومنوس ( شاه جزیره ی کرت و یکی از سرداران متحد تروی )
( همچون بت ) پرستیدن، بت پرستی کردن
worshipped
اوهام بشری، اوهام جنسی
اوهام ناشی از سخن و امیزش
وهم، اوهام، بت، استدلال غلط
نیروی ایستادن یا راه رفتن ندارم
اوهام ناشی از اصول وقواعد منطقی و فلسفی
اوهام شخصی، اوهام ناشی از حالات ویژه هر کس
بت شکن
مونث
بتکده، بتخانه
بت پرستانه
مخفف: ایالت آیداهو ( امریکا )
چه خوب
jointress, widow who holds a jointure, woman who inherited an estate upon the death of her husband
company that is controlled in partnership by several other companies
روسازی بتنی درزدار ( JPCP )
will made together by a husband and wife
مقصودم توهین نبود
خیلی دوست داشتنی ( قابل ستایش ) هستی
مرد زن ذلیل
پول قلنبه ای به جیب زدن / لاتاری برن / قمار بردن
سیمهایش قاطی است!
او به تو علاقه ای نداره
دوزاریش کج است!
آدم بدطینت و بی صداقت
ادم بد عنقیه
رو اعصابم راه میره دیوونم کرده
منظورش / نیتش خیر است
طرف خودشو میگیره
او دستش کج است