تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رشته عنصر جزء سازنده اِلِمان Element ( مطمئن نیستم ولی ristag به پهلوی همسنگ Element است ) ریستن یعنی ریدن و نجاست کردن. این هم نتایجی دارد. م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رَقَصَ، رَقص → در عربی و زبان های سامی ( عبری רקד، سریانی ܪܩܕ ) . در مقالهٔ �Dancing in Middle & Classical Persian� نوشتهٔ تورج دریایی و نینا مهجو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با بررسی منابع معتبر زبان سانسکریت، واژه ای به شکل "ādaṃś" ( आदंश् ) یافت می شود که به معنای �گاز گرفتن� یا �نیش زدن� است. این فعل از ریشه "daṃś" ( द ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معادل پادکست. مصوب فرهنگستان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنگل . [ج َ گ َ] ( اِ ) زمین وسیعی پر از درختهای انبوه. جای پر درخت و بیشه و وسعت زیادی از زمین مشجر. ( ناظم الاطباء ) . ساختار: جنگ اَل جنگل جایی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آینده به چم future . ساختار کلمه: آی ( بن مضارع آمدن ) اَنده. یعنی چیز در حال آمدن ( مشابه رونده که یعنی چیز درحال رفتن ) . گذشته ( به چم past ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فکر کنم با stick و stock در انگلیسی همریشه است. ساق ( ساگ ) هم به احتمال زیاد از همین ریشه است. منبع: فرهنگ ریشه های هندواروپایی - آریانپور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی لک مشخص است. پیس به معنی رنگ است. کارواژه ی "پیسیدن" به چم رنگ کردن و نقاشی کردن بوده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنای تیغ بند [ tiq - band ] تیغ بند [اسم‏] [فارسی‏] شمشیر بند و لشکرى که شمشیر و یا سلاح دیگر مانند قداره و جز آن حمایل کنند و یا بکمر بندند. ( فرهن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فکر می کنم گیتار در واقع گات تار است. گات ها: یعنی سرود و گاه یا آواز در اوستایی. همریشه با گاهان و گاه در موسیقی. گاث یعنی سرود و گاه یا آواز در پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

من شنیدم که پارسی اش "کشم" است. آبخست های "کیش و کشم". شاید کسی بتواند چرایی این نامگذاری را بگه.